"بیگانه"
غم آمده ،غم آمده ،انگشت بر در می زند
ھر ضربۀ انگشت او بر سینه خنجر می زند
اي دل بكش يا كشته شو؛ غم را در اينجا ره مده
گر غم در اينجا پا نھد آتش به جان در می زند
از غم نیاموزي چرا ،اي دلربا رسم وفـــا
غم با ھمه بیگانگي ھر شب به ما سر میزند
سایت برش رد منبع
درباره این سایت